گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

پیوندها

۲ مطلب در آذر ۱۴۰۲ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

درک اختلال یکپارچگی حسی: بررسی چالش ها و استراتژی های مداخله

 

بخش 1: معرفی و بررسی اجمالی اختلال یکپارچگی حسی

 

قسمت 1 این مقاله مقدمه ای بر اختلال عملکرد یک پارچگی حسی، که به عنوان اختلال پردازش حسی نیز شناخته می شود، ارائه می دهد و زمینه را برای درک جامع این وضعیت فراهم می کند. مفاهیم اساسی یکپارچگی حسی را بررسی می کند، اختلال عملکرد یکپارچگی حسی را تعریف می کند و تأثیر آن را بر زندگی روزمره افراد برجسته می کند. هدف این بخش ایجاد آگاهی و بسترسازی برای بخش‌های بعدی است که عمیق‌تر به چالش‌های پیش روی افراد مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی و راهبردهای مداخله‌ای که برای رسیدگی به آن‌ها استفاده می‌شوند، می‌پردازد.

 

1. معرفی:

یک پارچگی حسی فرآیندی حیاتی است که افراد را قادر می سازد تا اطلاعات حسی محیط خود را به طور موثر دریافت، تفسیر و پاسخ دهند. این شامل یکپارچگی و سازماندهی ورودی های حسی مختلف مانند لمس، بینایی، صدا، چشایی، بویایی و حرکت است تا درک معنادار و دقیقی از جهان شکل دهد. با این حال، برای برخی از افراد، این فرآیند پیچیده به طور یکپارچه اتفاق نمی افتد و منجر به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی یا اختلال پردازش حسی می شود.

2. اختلال یکپارچگی حسی تعریف شده است

اختلال عملکرد یک پارچگی حسی به شرایطی اطلاق می شود که در آن افراد در پردازش و پاسخ به محرک های حسی به شیوه ای مناسب و سازمان یافته با مشکل مواجه می شوند. با پاسخ‌های غیر معمول به ورودی‌های حسی مشخص می‌شود که منجر به چالش‌هایی در فعالیت‌های زندگی روزمره، تعاملات اجتماعی و عملکرد کلی می‌شود. اختلال عملکرد یکپارچگی حسی می تواند در افراد متفاوت ظاهر شود، با تغییراتی در سیستم های حسی خاص تحت تأثیر و شدت علائم.

3. تأثیر بر زندگی روزمره

افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی اغلب با چالش های مهمی در جنبه های مختلف زندگی روزمره خود روبرو هستند. حساسیت ها یا بیزاری های حسی ممکن است منجر به ناراحتی، اضطراب یا حتی اجتناب از برخی تجربیات یا محیط های حسی شود. مشکلات در تعدیل حسی می تواند بر توجه، تمرکز و خودتنظیمی تأثیر بگذارد و بر عملکرد تحصیلی و تعاملات اجتماعی تأثیر بگذارد. مشکلات هماهنگی حرکتی و پراکسیس ممکن است به صورت ناشیانه یا تاخیر در کسب مهارت های حرکتی ظاهر شوند. این چالش ها می توانند به طور قابل توجهی بر کیفیت کلی زندگی، رفاه و مشارکت افراد در فعالیت ها تأثیر بگذارند.

4. انواع فرعی اختلال یکپارچگی حسی

اختلال عملکرد یکپارچگی حسی می‌تواند در الگوها یا زیرشاخه‌های مختلفی ظاهر شود که هر کدام با چالش‌های پردازش حسی خاصی مشخص می‌شوند. برخی از زیرگروه‌های رایج عبارتند از: بیش از حد پاسخ‌دهی حسی، کم‌پاسخ‌گویی حسی، جستجو یا ولع حسی، و مشکلات تمایز حسی. درک این زیرمجموعه‌ها برای استراتژی‌های مداخله و حمایت‌های مناسب بسیار مهم است.

5. تشخیص و ارزیابی

تشخیص اختلال عملکرد یکپارچگی حسی شامل یک ارزیابی جامع توسط یک متخصص واجد شرایط، معمولا یک کاردرمانگر یا یک تیم چند رشته ای است. ابزارهای ارزیابی، مشاهدات بالینی، و گزارش‌های والدین/مراقب برای جمع‌آوری اطلاعات در مورد الگوهای پردازش حسی، مشکلات عملکردی و نقاط قوت فرد مورد استفاده قرار می‌گیرند. یک ارزیابی کامل به هدایت برنامه ریزی مداخله و تعیین هدف کمک می کند.

 

 

بخش 2: چالش هایی که افراد مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی با آن مواجه هستند

 

بخش 2 این مقاله به چالش‌های خاصی می‌پردازد که افراد مبتلا به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی تجربه می‌کنند. این سه حوزه اصلی دشواری را بررسی می کند: حساسیت های حسی، مشکلات مدولاسیون، و مسائل هماهنگی حرکتی. با ارائه درک جامعی از این چالش ها، این بخش قصد دارد تجربیات منحصر به فرد افراد مبتلا به اختلال یکپارچگی حسی و تأثیر آن بر زندگی روزمره آنها را روشن کند.

 

1. حساسیت های حسی

افراد مبتلا به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی اغلب حساسیت یا بیزاری شدیدی نسبت به محرک های حسی خاص از خود نشان می دهند. این حساسیت ها می توانند در انواع مختلف حسی ظاهر شوند. به عنوان مثال، آنها ممکن است به صداهای بلند، نورهای روشن، بافت های خاص، بوها یا مزه های قوی حساس باشند. حساسیت‌های حسی می‌تواند منجر به ناراحتی، اضطراب و رفتارهای اجتنابی شود و مشارکت کامل در فعالیت‌ها و محیط‌های روزمره را برای افراد چالش‌برانگیز می‌سازد.

2. مشکلات مدولاسیون حسی

تعدیل حسی به توانایی تنظیم و حفظ سطح بهینه پاسخگویی به محرک های حسی اشاره دارد. افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی ممکن است مشکلاتی را در مدولاسیون حسی تجربه کنند که منجر به پاسخ‌های متناقض یا غیر معمول به ورودی‌های حسی می‌شود. آنها ممکن است با سطوح خودتنظیمی، توجه و برانگیختگی دست و پنجه نرم کنند. برخی از افراد ممکن است در فیلتر کردن اطلاعات حسی نامربوط مشکل داشته باشند که منجر به اضافه بار حسی می شود، در حالی که برخی دیگر ممکن است آگاهی یا پاسخگویی محدود به محرک های حسی داشته باشند.

3. مسائل هماهنگی حرکتی

مشکلات هماهنگی حرکتی در بین افراد مبتلا به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی رایج است. هماهنگی و برنامه ریزی حرکات، معروف به پراکسیس، ممکن است چالش برانگیز باشد. مهارت‌های حرکتی ظریف، مانند دست‌نویسی یا دستکاری اشیاء کوچک، می‌توانند تحت تأثیر قرار گیرند. مهارت های حرکتی درشت، از جمله تعادل، هماهنگی، و آگاهی بدن نیز ممکن است تحت تاثیر قرار گیرد. این مسائل هماهنگی حرکتی می‌تواند منجر به تاخیر در دستیابی به نقاط عطف رشد، مشکلات در فعالیت‌هایی شود که به حرکات دقیق نیاز دارند و چالش‌هایی در ورزش یا فعالیت‌های بدنی.

4. تأثیر بر زندگی روزمره

چالش های پیش روی افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی می تواند به طور قابل توجهی بر زندگی روزمره آنها تأثیر بگذارد. حساسیت های حسی ممکن است مشارکت در رویدادهای اجتماعی، محیط های آموزشی یا فعالیت های اجتماعی را محدود کند. مشکلات تعدیل حسی می تواند بر توجه، تمرکز و تنظیم هیجانی تأثیر بگذارد و منجر به چالش هایی در عملکرد تحصیلی، روابط و عزت نفس شود. مسائل هماهنگی حرکتی ممکن است بر وظایفی که نیاز به مهارت، تحرک یا هماهنگی دارند، تأثیر بگذارد و به طور بالقوه بر استقلال و مشارکت در فعالیت های بدنی تأثیر بگذارد.

5. استراتژی های مداخله

پرداختن به چالش های اختلال عملکرد یک پارچگی حسی نیازمند یک رویکرد جامع و فردی است. کاردرمانگران با تخصص در یکپارچگی حسی طیف وسیعی از راهبردهای مداخله را متناسب با نیازهای خاص هر فرد ارائه می دهند. اینها ممکن است شامل مداخلات مبتنی بر حس، اصلاحات محیطی، روال‌های ساختاری، فعالیت‌های درمانی برای تقویت پردازش حسی، و استراتژی‌هایی برای بهبود هماهنگی حرکتی و مهارت‌های پراکسیس باشد. همکاری با والدین، مراقبان و مربیان برای اطمینان از حمایت مداوم در محیط‌های مختلف ضروری است.

 

 

بخش 3: راهبردهای مداخله و درمان برای اختلال عملکرد یکپارچگی حسی

 

بخش 3 این مقاله بر استراتژی‌های مداخله و درمان‌های مورد استفاده برای رسیدگی به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی تمرکز دارد. این رویکردها و تکنیک‌های مبتنی بر شواهد را با هدف بهبود مهارت‌های یکپارچگی حسی، ارتقای خودتنظیمی و افزایش عملکرد کلی بررسی می‌کند. با ارائه بینش های عملی در مورد استراتژی های مداخله، این بخش با هدف توانمندسازی افراد مبتلا به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی، خانواده های آنها و متخصصان برای حمایت از نیازهای حسی منحصر به فرد خود به طور موثر انجام می شود.

 

1. مداخلات مبتنی بر حس

مداخلات مبتنی بر حس سنگ بنای درمانی برای افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی است. این مداخلات شامل قرار گرفتن کنترل شده در معرض محرک های حسی برای کمک به افراد برای سازگاری و پاسخ مناسب است. نمونه‌هایی از مداخلات مبتنی بر حس شامل رژیم‌های غذایی حسی است که برنامه‌ای شخصی از فعالیت‌های حسی، تکنیک‌های مسواک زدن درمانی و فشرده‌سازی مفاصل، ورودی فشار عمیق، پتوهای وزن‌دار و اتاق‌های یک پارچگی حسی مجهز به مواد حسی مختلف را ارائه می‌دهد. هدف این مداخلات ترویج تنظیم حسی، کاهش حساسیت ها و بهبود مهارت های کلی یکپارچگی حسی است.

2. اصلاحات محیطی

اصلاح محیط برای پاسخگویی به نیازهای حسی افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی بسیار مهم است. این ممکن است شامل ایجاد فضاهای حسی دوستانه در خانه، مدرسه یا محیط کار باشد. اصلاحات محیطی می تواند شامل کاهش درهم و برهمی بصری، ارائه نور مناسب، به حداقل رساندن سطح سر و صدا، ارائه گزینه های جایگزین برای صندلی، و ترکیب پشتیبانی های حسی مانند ابزارهای فیجت یا هدفون های حذف کننده صدا باشد. ایجاد یک محیط حسی دوستانه به افراد کمک می کند احساس راحتی بیشتری داشته باشند و از مشارکت و مشارکت آنها در فعالیت ها حمایت می کند.

3. روال های ساختاریافته و قابلیت پیش بینی

ایجاد روال های ساختاریافته و ارائه قابلیت پیش بینی می تواند برای افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی مفید باشد. برنامه های ثابت و انتظارات روشن به کاهش اضطراب و ایجاد احساس امنیت کمک می کند. برنامه های بصری، داستان های اجتماعی و پشتیبانی های بصری می توانند به درک و پیش بینی فعالیت های روزانه کمک کنند. تقسیم وظایف به مراحل کوچکتر و ارائه دستورالعمل های واضح می تواند از افراد در انجام موفقیت آمیز وظایف و ایجاد اعتماد به نفس کمک کند.

4. کاردرمانی

کاردرمانی نقش حیاتی در رسیدگی به اختلال یکپارچگی حسی دارد. کاردرمانگران با تخصص در یکپارچگی حسی از انواع تکنیک های درمانی استفاده می کنند. آنها از نزدیک با افراد برای شناسایی چالش های حسی خاص آنها، توسعه اهداف فردی و اجرای طرح های مداخله همکاری می کنند. کاردرمانگران ممکن است از فعالیت‌های مبتنی بر بازی، تمرین‌های حسی-حرکتی، نوسانات درمانی، تخته‌های تعادلی و تمرین‌های هماهنگی برای بهبود مهارت‌های یکپارچگی حسی، هماهنگی حرکتی و توانایی‌های پراکسیس استفاده کنند. آنها همچنین راهنمایی و پشتیبانی را برای مراقبان و مربیان ارائه می دهند و استراتژی های ثابتی را در محیط های مختلف ترویج می کنند.

5. رویکرد مشارکتی

یک رویکرد مشترک شامل والدین، مراقبان، مربیان و متخصصان مراقبت های بهداشتی برای مدیریت موفق اختلال عملکرد یک پارچگی حسی ضروری است. ارتباطات باز، به اشتراک گذاری اطلاعات و همکاری در اجرای استراتژی ها به ایجاد یک محیط حمایتی و سازگار کمک می کند. جلسات منظم، بررسی پیشرفت، و جلسات هدف گذاری مشترک تضمین می کند که مداخلات متناسب با نیازها و پیشرفت فرد در حال تغییر است.

6. درمان ها و استراتژی های اضافی

علاوه بر کاردرمانی، درمان‌ها و استراتژی‌های دیگری ممکن است برای افراد مبتلا به اختلال یک پارچگی حسی مفید باشد. اینها ممکن است شامل گفتار درمانی برای مقابله با چالش های ارتباطی، آموزش مهارت های اجتماعی برای تقویت تعاملات بین فردی، درمان شناختی-رفتاری برای مدیریت اضطراب و تکنیک های ذهن آگاهی برای ارتقای خودتنظیمی باشد. هدف این رویکردهای تکمیلی پرداختن به بخش‌های خاص دشوار و حمایت از رفاه کلی است.

 

با استفاده از ترکیبی از مداخلات مبتنی بر حس، اصلاحات محیطی، روال‌های ساخت‌یافته، کاردرمانی، و رویکرد مشارکتی، افراد مبتلا به اختلال عملکرد یکپارچگی حسی می‌توانند برای هدایت چالش‌های حسی خود مجهزتر شوند. اجرای استراتژی‌های مداخله مبتنی بر شواهد، مهارت‌های یکپارچگی حسی، خودتنظیمی و عملکرد کلی را تقویت می‌کند و در نهایت کیفیت زندگی را برای افراد مبتلا به اختلال عملکرد یک پارچگی حسی افزایش می‌دهد.

 

مطالب مرتبط با ” درک اختلال یکپارچگی حسی ” :

مداخلات یکپارچگی حسی

مشکلات رفتاری همراه با اختلال یکپارچگی حسی

یکپارچگی و اختلال یکپارچگی حسی

بهبود کیفیت زندگی از طریق کاردرمانی

یکپارچگی حسی

با ما همراه باشید در :

Telegram

Instagram

  • گفتاردرمانی در گرگان
  • ۰
  • ۰

 کودکان عاشق بازی هستند و گرچه به نظر می رسد بازی فقط برای سرگرمی است ، اما اینطور نیست. بازی برای رشد و نمو کودکان بسیار مهم است.
• از طریق بازی است که کودکان می آموزند احساس به خود را پرورش دهند ، با دیگران مشارکت داشته باشند و با آنها معاشرت کنند ، نوبت گیری را رعایت کنند ، در یک تیم شرکت کنند ، همکاری کنند و اطلاعات مهم را به اشتراک بگذارند یا آنها را به صورت راز نگه دارنود.
• مانند همه موارد مرتبط با تکامل انسان ، بازی نیز پیچیده است که شامل چندین مرحله است و به دسته های مختلف تقسیم می‌شود. در این مقاله ، یازده نوع بازی را که برای رشد کودکان بسیار مهم است ، بررسی خواهیم کرد.

 

بازی چیست؟

 به عبارت ساده ، می توان بازی را فعالیتی داوطلبانه تعریف کرد که به طور فعال برای بدست آوردن لذت انجام می شود.
 بازی برای رشد کودکان بسیار مهم است ، زیرا به آنها مهارت خودآگاهی و مهارت های اجتماعی و حل مسئله را می‌آموزد، به آنها کمک می کند ذهن خود را راحت کرده و با دیگر بچه های هم سن خود ارتباط برقرار کنند. همچنین اعتقاد بر این است که به آنها کمک می کند مهارت های اصلی حرکتی مانند تعادل را یاد بگیرند و تمرکز خود را بهبود ببخشند که این بیشتر به یادگیری و فعالیتهای مدرسه کمک می کند.

انواع بازی:

1. بازی بی هدف (unoccupeid play)

 بازی بی هدف به عنوان کودکی که حرکات تصادفی مانند دست تکان دادن و لگد زدن در هوا انجام می دهد، توصیف می‌شود. اگرچه این حرکات تصادفی به نظر می رسند ، اما قطعاً نوعی بازی هستند. این نوع بازی معمولاً از نوزادی تا سه ماهگی انجام می‌شود.
مزایا:
 کشف حرکات و یادگیری به صورت تجربی در رابطه با هیجانات
 برای سایر مراحل بازی در آینده آماده می‌شود
مثال:
 حرکات تصادفی دست و پاها
 به ظاهر با هیچی مشغول بودن

 

2. بازی موازی ( parallel play)

 به طور معمول در کودکانی که یک یا دو سال سن دارند, دیده می‌شود.
 بازی موازی هنگامی انجام می شود که در کودکان کنار هم بازی می کنند ، اما تعامل محدودی دارند و به نظر می رسد کارهای خود را بدون درگیر کردن دیگران انجام می دهند.
 در حین بازی موازی ، کودکان ممکن است گاهی اوقات یکدیگر را مشاهده کرده و بر اساس آن تغییراتی در بازی خود ایجاد کنند ، اما سعی نمی کنند بر همسالان خود تأثیر بگذارند.
مزایا:
 معاشرت با کودکان همسن خودش را یاد می‌گیرد.
 مالکیت را درک می‌کند.
 نقش بازی کردن را یاد می‌گیرد.
مثال:
 به اشتراک گذاشتن یک اسباب بازی مشترک
 لباس پوشاندن و نقش بازی کردن
 ساخت قلعه های ماسه ای جداگانه در حالیکه با یک جعبه کار می‌کنند.

 

3. بازی تعاملی (Associative play )

 بازی تعاملی زمانی است که کودکان علاقه بیشتری به کودکان دیگر نشان می دهند و کمتر به اسباب بازی ها توجه می کنند.
 در حالی که به نظر می رسد کودکان درگیر تعامل با یکدیگر هستند ، هیچ قانون مشخصی برای بازی وجود ندارد و هیچ ساختار ، سازمانی یا هدف مشترک وجود ندارد.
 این شکل از بازی معمولاً در کودکانی که سه یا چهار سال دارند مشاهده می شود.
مزایا:
 افزایش معاشرت با سایر کودکان
 آموزش قوانین معاشرت
 آموزش به اشتراک گذاری
 رشد و توسعه زبان
 یادگیری مهارت حل مسئله و همکاری
مثال:
 کودکانی که با یک اسباب بازی، بازی می‌کنند.
 مبادله اسباب بازی
 فعالانه صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران

 

4. بازی انفرادی/مستقل (Solitary / Independent play)

 بازی انفرادی معمولاً در کودکانی که دو یا سه سال دارند مشاهده می شود.
 در حین بازی انفرادی ، کودکان درگیر گرفتن اسباب بازی ها، بلند کردن و مشاهده اشیا هستند.
 آنها هیچ علاقه ای به کودکان دیگر در اطراف خود ندارند.
 بازی انفرادی برای کودکانی که هنوز مهارت های جسمی و اجتماعی را یاد نگرفته اند و ممکن است از در تعامل خجالتی باشند مهم است.
مزایا:
 اعتماد به نفس را یاد می‌گیرد.
 خودش تصمیماتش را می‌گیرد.
 رشد اطمینان و اعتماد از تعامل با دیگراش
 بهبود خلاقیت و تخیلاتش
 خودش چیزهای جدید یاد می‌گیرد.
 آرامش و تامل یاد می‌گیرد.
مثال:
 بازی کردن یک اتفاق خیالی
 بازی با اسباب بازی های جغجغه ای
 نقاشی یا خط خطی کردن

5. بازی دراماتیک /خیالی (Dramatic/fantasy play)

 در طول بازی خیالی ، کودکان اغلب موقعیت ها و افراد را تصور می کنند یا خود را در یک نقش خاص تصور می کنند و سپس آن سناریوهای خیالی را بازی می کنند.
 این نوع بازی به کودکان کمک می‌کند تا با زبان آزمایش کنند و احساساتشان را بازی کنند.
مزایا:
 افزایش کنجاوی فراتر از خودش
 پرورش تخیل و خلاقیت
 بهبود مهارت های زبانی
 بهبود مهارت حل مساله
 تشویق همدلی با دیگران
مثال:
 رول پلی
 صحبت با عروسک
 مراقبت و ابراز علاقه به حیوانات عروسکی

 

6. بازی تماشاگرانه (Onlooker play)

 گفته می شود که کودکان هنگامی که به طور فعال در بازی شرکت نمی کنند اما به شدت مشغول مشاهده سایر بازی های کودکان هستند، درگیر بازی تماشاگرانه می شوند.
 بیشتر در کودکان ۲ تا ۲ونیم سال دیده می‌شود، و آنها با مشاهده یاد می گیرند.
مزایا:
 با مشاهده یاد می‌گیرند.
 با گوش دادن و یادگیری، مهارت‌های زبان را یاد می‌گیرند.
مثال:
 علاقه شدید به تماشای بازی سایر کودکان اما شرکت نکردن با آنها

 

7. بازی رقابتی (Competitive play)

 بازی رقابتی زمانی است که کودکان یاد بگیرند بازیهای سازمان یافته را با قوانین مشخص و دستورالعمل های مشخص پیروزی و باخت انجام دهند.
 لودو ، مار و پله و فوتبال همه شکل بازی های رقابتی است.
مزایا:
 بازی با قوانین را می‌آموزند.
 یاد می‌گیرند تا منتظر نوبتشان بمانند.
 کار تیمی را یاد می‌گیرند.
مثال:
 بازی های تخته ای
 بازی های فضای باز مثل تنیس روی میز، بدمینتون و مسابقات

8. بازی مشارکتی (Cooperative play)
 با رشد کودکان ، مهارت های اجتماعی آنها رشد می کند و در نهایت یاد می گیرند که با یکدیگر همکاری کنند ، تعامل داشته و بازی کنند.
 بازی مشارکتی زمانی است که کودکان برای رسیدن به یک هدف مشترک به کار گروهی می پردازند.
مزایا:
 یاد می‌گیرند وسایلشان را به اشتراک بگذارند و هم بازیشان را درک کنند.
 مهارت‌های ارتباطی را توسعه می‌دهند.
 ارزش کار تیمی را می‌آموزند.
 بهبود اعتماد به نفس
مثال:
 باهم ساختن قلعه شنی

 

9. بازی نمادین (Symbolic play)

 بازی نمادین زمانی است که کودکان از اشیا برای انجام اعمال استفاده می کنند.
 پخش موسیقی ، نقاشی ، رنگ آمیزی و آواز خواندن همه اشکالی از بازی نمادین است.
مزایا:
 ابراز وجود
 کشف ایده های جدید
 احساسات مختلف را یاد گرفته و تجربه می‌کنند.
مثال:
 نقاشی
 آواز خواندن
 بازی با آلات موسیقی

 

10. بازی بدنی (Physical play)

 بازی بدنی نوعی بازی است که شامل درجاتی از فعالیت بدنی است.
مزایا:
 تشویق فعالیت بدنی
 بهبود مهارت هی حرکتی ظریف و درشت
مثال:
 دوچرخه سواری
 قایم موشک
 پرتاب توپ

 

11. بازی سازنده (Constructive play)

 هر نوع بازی که شامل ساختن یا کنار هم قرار دادن چیزی باشد، بازی سازنده نامیده می شود.
مزایا:
 برای رسیدن به یک هدف تمرکز می‌کند.
 به یادگیری برنامه ریزی و همکاری کمک می‌کند.
 ماندگاری را می‌آموزد.
 سازگاری را تشویق می‌کند.
مثال:
 کنار هم گذاشتن مکعب ها برای ساختن چیزی با جذابیت و زیبا
 ساختن قلعه شنی

  • گفتاردرمانی در گرگان