گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

گفتاردرمانی در گرگان

گفتاردرمانی گرگان ویزیت درمنزل و مطب ۰۹۹۰۹۵۰۱۴۲۸

پیوندها

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازی درمانی در گرگان» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

کشف پیچیدگی ADHD: درک منشاء، تأثیر و عوامل خطر آن

 

تعریف ADHD :

اختلال کمبود توجه/بیش فعالی (ADHD) یک اختلال عصبی رشدی است که هم کودکان و هم بزرگسالان را تحت تاثیر قرار می دهد و در توانایی آنها برای توجه، کنترل رفتارهای تکانشی و تنظیم بیش فعالی اختلال ایجاد می کند. در این مقاله، پیچیدگی‌های ADHD را بررسی می‌کنیم، تاریخچه، کشف و عوامل خطر مختلف مرتبط با توسعه آن را بررسی می‌کنیم. با کشف ریشه و تأثیر بیشفعالی ، می توانیم درک عمیق تری از این وضعیت به دست آوریم و راه را برای مدیریت و استراتژی های درمانی مؤثر هموار کنیم.

 

ADHD چیست؟ کاوش در تاریخچه، کشف و عوامل خطر آن

1.1 دیدگاه تاریخی:

ADHD، همانطور که امروزه آن را می شناسیم، تاریخچه ای غنی دارد که به اوایل قرن بیستم بازمی گردد. این اختلال که در ابتدا به عنوان “اختلال حداقلی مغز” یا “واکنش هایپر جنبشی دوران کودکی” نامیده می شد، قبل از اینکه رسما به عنوان اختلال کمبود توجه/بیش فعالی شناخته شود، تحت چندین تغییر نام قرار گرفت. در طول تاریخ، ADHD موضوع بحث های شدید بوده است که منجر به پیشرفت های قابل توجهی در درک و تعریف این وضعیت شده است.

1.2 معیارهای کشف و تشخیص:

شناخت ADHD به عنوان یک اختلال متمایز از کار پیشگامانه پزشکان و محققان پدید آمد. نکته قابل توجه، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM) نقش مهمی در ایجاد معیارهای تشخیصی استاندارد برای بیشفعالی ایفا کرد. در طول سال ها، این معیارها برای در بر گرفتن تظاهرات متنوع این اختلال در گروه های سنی مختلف تکامل یافته اند.

1.3 عوامل خطر بیولوژیکی و محیطی:

ADHD یک وضعیت پیچیده است که تحت تأثیر ترکیبی از عوامل ژنتیکی، عصبی و محیطی قرار دارد. مطالعات ژنتیکی ژن‌های مختلفی را شناسایی کرده‌اند که در تنظیم عملکرد مغز و مسیرهای انتقال‌دهنده عصبی نقش دارند و ماهیت ارثی این اختلال را روشن می‌کنند. علاوه بر این، عوامل محیطی مانند قرار گرفتن در معرض دود تنباکو، الکل یا مواد خاص، نارس بودن، وزن کم هنگام تولد و قرار گرفتن در معرض سموم محیطی نیز با افزایش خطر ابتلا به بیشفعالی مرتبط است.

1.4 پیامدهای عصبی و شناختی:

مطالعات تصویربرداری عصبی بینش های ارزشمندی را در مورد مکانیسم های عصبی زمینه ای مرتبط با بیشفعالی ارائه کرده است. تغییرات در ساختار مغز، به ویژه در مناطق مسئول توجه، کنترل تکانه، و عملکردهای اجرایی، در افراد مبتلا به بیشفعالی مشاهده شده است. علاوه بر این، اختلالات شناختی مربوط به حافظه فعال، کنترل بازدارنده، و فرآیندهای توجه بیشتر به چالش‌های پیش روی افراد مبتلا به ADHD کمک می‌کند.

1.5 همبودی و پیامدهای دراز مدت:

ADHD به ندرت به صورت مجزا وجود دارد و اغلب با بیماری های مختلف همراه است، از جمله ناتوانی های یادگیری، اختلالات اضطرابی، افسردگی و اختلالات مصرف مواد. این چالش های اضافی می تواند به طور قابل توجهی بر رفاه و کیفیت زندگی یک فرد تأثیر بگذارد. علاوه بر این، ADHD می‌تواند پیامدهای طولانی‌مدتی داشته باشد که تا بزرگسالی گسترش می‌یابد و بر پیشرفت تحصیلی، موفقیت شغلی و روابط بین فردی تأثیر می‌گذارد.

درک منشاء، تأثیر و عوامل خطر مرتبط با بیشفعالی در تقویت آگاهی و شفقت برای افراد مبتلا به این اختلال بسیار مهم است. با کاوش در زمینه تاریخی، معیارهای تشخیصی، و تأثیر متقابل بین عوامل بیولوژیکی و محیطی، می‌توانیم گام‌های مهمی را در جهت مدیریت، درمان و حمایت مؤثر از مبتلایان به ADHD برداریم. در قسمت بعدی این مقاله، به راهکارهایی برای کاهش احتمال داشتن فرزند بیش فعالی و همچنین رویکردهایی برای مدیریت و کنترل موثر این بیماری خواهیم پرداخت.

 

مدیریت و درمان ADHD: استراتژی هایی برای کاهش خطر و افزایش کنترل

2.1 کاهش احتمال داشتن فرزند ADHD:

در حالی که ADHD یک مؤلفه ژنتیکی قوی دارد، اقدامات خاصی وجود دارد که والدین می توانند برای کاهش بالقوه خطر ابتلا به این اختلال در فرزندشان انجام دهند. مراقبت های دوران بارداری نقش مهمی ایفا می کند و به مادران باردار توصیه می شود که سبک زندگی سالمی از جمله رژیم غذایی متعادل، ورزش منظم و اجتناب از قرار گرفتن در معرض مواد مضر مانند دود تنباکو و الکل داشته باشند. علاوه بر این، مدیریت سطوح استرس در دوران بارداری و حصول اطمینان از مراقبت های بهداشتی مناسب قبل از تولد می تواند به یک محیط رشد سالم تر برای جنین کمک کند.

2.2 مداخله و تشخیص زودهنگام:

شناسایی و تشخیص زودهنگام بیشفعالی برای مدیریت موثر حیاتی است. والدین، مراقبان و مربیان باید به علائم و نشانه های ADHD مانند بی توجهی، بیش فعالی و تکانشگری توجه داشته باشند و در صورت بروز نگرانی از کمک حرفه ای استفاده کنند. مداخله به موقع می تواند به ارائه حمایت های مناسب و مداخلات متناسب با نیازهای خاص کودک کمک کند و نتایج تحصیلی و اجتماعی بهتری را ارتقا دهد.

2.3 رویکردهای درمان چندوجهی:

ADHD یک وضعیت پیچیده است که اغلب به یک رویکرد چندوجهی برای درمان نیاز دارد. روش های درمانی اولیه برای ADHD شامل مداخلات رفتاری، دارو درمانی و حمایت آموزشی است. مداخلات رفتاری، مانند آموزش والدین، رفتار درمانی، و تسهیلات در کلاس درس، بر بهبود خود تنظیمی، مهارت های سازمانی و تعاملات اجتماعی تمرکز دارند. داروهایی مانند محرک ها یا غیرمحرک ها می توانند به مدیریت علائم اصلی بیشفعالی کمک کنند. حمایت آموزشی، از جمله برنامه‌های آموزشی فردی (IEP) و تسهیلات، تضمین می‌کند که دانش‌آموزان مبتلا به ADHD کمک‌های تحصیلی و سازگاری‌های لازم را برای پیشرفت در یک محیط کلاس دریافت می‌کنند.

2.4 استراتژی های رفتاری برای مدیریت ADHD:

علاوه بر درمان های رسمی، استراتژی های رفتاری مختلفی وجود دارد که افراد مبتلا به بیشفعالی می توانند برای تقویت خودکنترلی و بهزیستی کلی خود از آنها استفاده کنند. این استراتژی‌ها شامل ایجاد روتین‌های ساختاریافته، تقسیم وظایف به مراحل کوچک‌تر و قابل مدیریت، استفاده از ابزارهای سازمانی (مانند برنامه‌ریزان و یادآوری‌ها)، اجرای تکنیک‌های مدیریت زمان موثر و گنجاندن تمرینات بدنی منظم در روال‌های روزانه است. علاوه بر این، تمرین تکنیک‌های تمرکز حواس و کاهش استرس می‌تواند به افراد مبتلا به ADHD کمک کند تا خودآگاهی و تنظیم هیجانی بیشتری داشته باشند.

2.5 سیستم های پشتیبانی و حمایت:

زندگی با ADHD می تواند چالش برانگیز باشد، اما داشتن یک سیستم پشتیبانی قوی می تواند تفاوت قابل توجهی ایجاد کند. والدین، اعضای خانواده، معلمان، و دوستان می توانند درک، تشویق و کمک را در گذر از مشکلات روزانه مرتبط با بیشفعالی ارائه دهند. گروه‌های حمایتی و سازمان‌های مدافع نیز نقش مهمی در ارتباط افراد مبتلا به ADHD با منابع، اطلاعات و جامعه‌ای از افراد دارند که تجربیات مشابهی دارند.

2.6 رویکردهای کل نگر:

رویکردهای مکمل و جایگزین، مانند اصلاح رژیم غذایی، نوروفیدبک، یوگا و مدیتیشن، به عنوان مکمل‌های بالقوه برای درمان‌های سنتی ADHD مورد توجه قرار گرفته‌اند. در حالی که تحقیقات در این زمینه ها ادامه دارد، برخی از افراد مبتلا به بیشفعالی اثرات مثبتی را از گنجاندن این شیوه های کل نگر در برنامه مدیریت کلی خود گزارش می دهند. با این حال، مهم است که با متخصصان مراقبت های بهداشتی قبل از اجرای هر رویکرد جایگزین برای اطمینان از ایمنی و اثربخشی آنها مشورت کنید.

ADHD یک وضعیت پیچیده است که نیاز به یک رویکرد جامع برای مدیریت و درمان دارد. با اجرای راهبردهایی برای کاهش احتمال داشتن فرزند ADHD، شناسایی و مداخله زودهنگام، و به کارگیری یک رویکرد چندوجهی که ترکیبی از مداخلات رفتاری، دارو و حمایت آموزشی است، افراد مبتلا به ADHD می توانند کنترل خود را بر علائم خود افزایش دهند و کیفیت زندگی خود را بهبود بخشند. . علاوه بر این، ایجاد یک شبکه حمایتی قوی و بررسی رویکردهای کل نگر می تواند بیشتر به رفاه کلی افراد مبتلا به بیشفعالی کمک کند. با استراتژی ها و حمایت های مناسب، افراد مبتلا به ADHD می توانند پیشرفت کنند و به پتانسیل کامل خود دست یابند.

 

دیدگاه های روان درمانگران برجسته در مورد ADHD: بینش ها و نکات قابل توجه

ADHD توجه قابل توجهی را از سوی روان درمانگران برجسته و متخصصان سلامت روان به خود جلب کرده است که بینش های ارزشمندی را در مورد ماهیت این اختلال و مدیریت آن ارائه کرده اند. در اینجا چند دیدگاه و نکات جالبی که توسط روان درمانگران مشهور مطرح شده است:

دکتر ادوارد هالوول:

دکتر ادوارد هالوول، متخصص برجسته در زمینه ADHD، بر نقاط قوت مرتبط با این بیماری تاکید می کند. او معتقد است که افراد مبتلا به ADHD دارای ویژگی های منحصر به فردی مانند خلاقیت، انعطاف پذیری و توانایی تفکر خارج از چارچوب هستند. دکتر هالوول رویکردی مبتنی بر نقاط قوت را تشویق می‌کند که بر توسعه و پرورش این ویژگی‌های مثبت برای کمک به رشد افراد مبتلا به ADHD تمرکز دارد.

دکتر راسل بارکلی:

دکتر راسل بارکلی، روانشناس و محقق بالینی برجسته، آسیب های قابل توجهی را که بیشفعالی می تواند در جنبه های مختلف زندگی یک فرد داشته باشد، برجسته کرده است. او بر مزمن بودن و تداوم علائم ADHD تاکید می کند و بر نیاز به استراتژی های مدیریت جامع و بلندمدت تاکید می کند. کار دکتر بارکلی بر اهمیت درک بیشفعالی در زمینه طول عمر تاکید می کند، با تشخیص اینکه چالش های پیش روی افراد مبتلا به ADHD تا بزرگسالی ادامه دارد.

دکتر آری تاکمن:

دکتر آری تاکمن، روانشناس بالینی متخصص در ADHD، بر تاثیر بیشفعالی بر روابط و اهمیت ارتباط موثر تمرکز دارد. او نشان می دهد که چگونه علائم ADHD، مانند تکانشگری و بی توجهی، می تواند بر پویایی بین فردی تأثیر بگذارد و استراتژی هایی برای بهبود ارتباطات و تقویت روابط قوی تر ارائه می دهد. کار دکتر تاکمن جنبه های اجتماعی و عاطفی ADHD و اهمیت پرداختن به این مؤلفه ها در درمان را روشن کرده است.

دکتر ند هالوول و دکتر جان راتی:

دکتر ند هالوول و دکتر جان راتی در کار مشترک خود، ارتباط بین ADHD و ورزش را بررسی کرده اند. آنها از گنجاندن فعالیت بدنی منظم به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت ADHD حمایت می کنند. تحقیقات آنها نشان می دهد که ورزش می تواند تأثیر مثبتی بر توجه، عملکرد اجرایی، تنظیم خلق و خو و رفاه کلی افراد مبتلا به ADHD داشته باشد.

دکتر توماس براون:

دکتر توماس براون، روانشناس بالینی و متخصص در بیشفعالی ، بر روی اختلالات عملکرد اجرایی مرتبط با این بیماری تمرکز کرده است. او چالش هایی را که افراد مبتلا به ADHD در زمینه هایی مانند حافظه فعال، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی با آن مواجه هستند، برجسته می کند. کار دکتر براون بر اهمیت توسعه استراتژی های هدفمند برای تقویت عملکردهای اجرایی و کاهش تأثیر این آسیب ها تأکید می کند.

دکتر ساری سولدن:

دکتر ساری سولدن، روان درمانگر متخصص در زنان مبتلا به بیشفعالی ، توجه خود را به تجربیات و چالش های منحصر به فرد زنان مبتلا به ADHD جلب کرده است. او تمایل دختران و زنان مبتلا به ADHD را برای نشان دادن علائم درونی بیشتر، مانند اضطراب و افسردگی، و نیاز به رویکردهای حساس به جنسیت برای تشخیص و درمان، برجسته می‌کند.

 

این روان درمانگران برجسته کمک قابل توجهی به درک و مدیریت ADHD کرده اند. کار آنها نه تنها پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف این اختلال را برجسته می کند، بلکه بر اهمیت اتخاذ یک رویکرد جامع و فردی برای درمان نیز تأکید می کند. این متخصصان با اذعان به نقاط قوت مرتبط با ADHD، پرداختن به تأثیر آن بر روابط و بهزیستی عاطفی، در نظر گرفتن نقش فعالیت بدنی و تمرکز بر عملکرد اجرایی، دیدگاه‌های ارزشمندی را ارائه کرده‌اند که همچنان به اطلاع‌رسانی عملکرد بالینی و سودمندی افراد مبتلا به ADHD ادامه می‌دهد.

 

در ادامه بیوگرافی کوتاهی از چند تن از افراد سرشناس که به ADHD مبتلا هستند بیان شده است:

سر ریچارد برانسون:

سر ریچارد برانسون، کارآفرین مشهور و بنیانگذار گروه ویرجین، آشکارا در مورد تشخیص بیشفعالی خود صحبت کرده است. علیرغم اینکه برانسون با عملکرد تحصیلی در مدرسه دست و پنجه نرم می کرد، انرژی خود را به سمت کارآفرینی هدایت کرد و یک امپراتوری تجاری گسترده ساخت. خلاقیت، ریسک پذیری و توانایی او در تفکر خارج از چارچوب اغلب به ویژگی های ADHD او نسبت داده می شود.

سیمون بایلز:

سیمون بایلز، ژیمناستیک المپیک که یکی از برترین‌های تاریخ محسوب می‌شود، سفر خود را با ADHD به اشتراک گذاشته است. بیلز با تمرکز و ثابت ماندن با چالش هایی روبرو شد، اما استعداد، اراده و اخلاق کاری او را به ارتفاعات فوق العاده ای در ورزش سوق داده است. او به عنوان الهام بخش عمل می کند و نشان می دهد که چگونه افراد مبتلا به ADHD می توانند برتری پیدا کنند و به عظمت دست یابند.

جاستین تیمبرلیک:

جاستین تیمبرلیک، خواننده، ترانه سرا و بازیگر برنده جایزه گرمی، فاش کرد که در کودکی به ADHD مبتلا شده است. علیرغم اینکه با تمرکز و تکانشگری مبارزه می کند، استعداد و انگیزه بسیار زیاد تیمبرلیک منجر به یک حرفه موفق در صنعت سرگرمی شده است. او از تجربیات خود در مورد ADHD برای افزایش آگاهی و حمایت از سلامت روان استفاده کرده است.

مایکل فلپس:

مایکل فلپس، پرافتخارترین المپیکی تمام دوران، درباره تشخیص ADHD خود صحبت کرده است. فلپس آرامش خود را در شنا یافت، که خروجی برای انرژی او و وسیله ای برای هدایت تمرکز او فراهم کرد. عزم باورنکردنی، نظم و توانایی او برای پیشرفت تحت فشار، او را به چهره ای افسانه ای در دنیای ورزش تبدیل کرده است.

اما واتسون:

اما واتسون، بازیگر و فعالی که بیشتر برای نقش هرمیون گرنجر در مجموعه فیلم‌های هری پاتر شناخته می‌شود، تجربیات خود را در مورد ADHD به اشتراک گذاشته است. علیرغم مواجهه با چالش‌هایی در سازمان و مدیریت زمان، هوش، استعداد و فداکاری واتسون او را به موفقیت در حرفه بازیگری و حمایت از برابری جنسیتی سوق داده است.

توجه به این نکته حائز اهمیت است که در حالی که این افراد به موفقیت های قابل توجهی دست یافته اند، تجربیات آنها با بیشفعالی منحصر به آنها است و همه افراد مبتلا به ADHD فرصت ها یا نتایج یکسانی نخواهند داشت. با این حال، داستان‌های آن‌ها یادآور این است که ADHD پتانسیل فرد را تعریف نمی‌کند و با حمایت و عزم درست، افراد مبتلا به بیشفعالی می‌توانند در حوزه‌های مختلف زندگی پیشرفت کنند.

ویل اسمیت:

ویل اسمیت، بازیگر، رپر و تهیه کننده، در مورد تشخیص ADHD خود صحبت کرده است. او به مبارزه با تکانشگری و مشکل در تمرکز در دوران کودکی اشاره کرده است. با این حال، کاریزما، استعداد و اخلاق کاری اسمیت او را به سمت تبدیل شدن به یکی از موفق ترین و محبوب ترین بازیگران هالیوود سوق داده است.

جیمی الیور:

جیمی الیور، سرآشپز مشهور و مدافع تغذیه سالم، تجربیات خود را در مورد ADHD به اشتراک گذاشته است. الیور از نظر تحصیلی تلاش کرد اما در هنر آشپزی آرامش و موفقیت یافت. او انرژی و خلاقیت خود را به حرفه آشپزی خود اختصاص داده است و در ترویج غذاهای مغذی و آموزش دیگران در مورد عادات غذایی سالم نقش موثری داشته است.

سولانژ نولز:

سولانژ نولز، خواننده، ترانه سرا و بازیگر، درباره تشخیص ADHD خود صحبت کرده است. او در مورد چالش های خود با سازمان و مدیریت زمان صحبت کرده است. با وجود این مشکلات، نولز استعدادهای هنری خود را با موسیقی خود نشان داده و به عنوان یک هنرمند محترم در صنعت سرگرمی به موفقیت دست یافته است.

آدام لوین:

آدام لوین، خواننده اصلی گروه Maroon 5 و مربی “The Voice” تجربیات خود را بابیشغعالی صحبت کرده است. لوین به مبارزه با تمرکز و تکانشگری اشاره کرده است اما انرژی خود را به حرفه موسیقی خود هدایت کرده است. استعداد، کاریزما و حضور در صحنه او را به چهره ای برجسته در صنعت موسیقی تبدیل کرده است.

چنینگ تاتوم:

Channing Tatum، بازیگر، تهیه کننده و رقصنده، سفر خود را با ADHD به اشتراک گذاشته است. تاتوم در مورد مشکلات خواندن و توجه در دوران تحصیلش صحبت کرده است. با این حال، اشتیاق او به هنرهای نمایشی، او را به سمت حرفه ای موفق در بازیگری و رقص سوق داد. او با بازی در فیلم هایی چون «مایک جادویی» و «خیابان جامپ 21» شناخته شده است.

 

این افراد به عنوان نمونه هایی از این امر هستند که چگونه بیشغعالی مجبور نیست پتانسیل فرد را برای موفقیت و موفقیت محدود کند. آنها از توانایی ها، استعدادها و اراده منحصر به فرد خود برای برتری در زمینه های مربوطه استفاده کرده اند. آنها با بحث آزادانه در مورد تجربیات خود به افزایش آگاهی در مورد ADHD کمک کرده اند و به دیگران الهام می بخشند که به دنبال علایق خود و غلبه بر چالش ها باشند.

 

مطالب مرتبط با ” ADHD ” :

معیار های تشخیص ADHD در DSM5

تازه های دنیای اوتیسم

درک و پرورش ذهن ADHD

تغذیه در بیشفعالی

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی (ADHD)

با ما همراه باشید :

Telegram

Instagram

  • گفتاردرمانی در گرگان
  • ۰
  • ۰

 کودکان عاشق بازی هستند و گرچه به نظر می رسد بازی فقط برای سرگرمی است ، اما اینطور نیست. بازی برای رشد و نمو کودکان بسیار مهم است.
• از طریق بازی است که کودکان می آموزند احساس به خود را پرورش دهند ، با دیگران مشارکت داشته باشند و با آنها معاشرت کنند ، نوبت گیری را رعایت کنند ، در یک تیم شرکت کنند ، همکاری کنند و اطلاعات مهم را به اشتراک بگذارند یا آنها را به صورت راز نگه دارنود.
• مانند همه موارد مرتبط با تکامل انسان ، بازی نیز پیچیده است که شامل چندین مرحله است و به دسته های مختلف تقسیم می‌شود. در این مقاله ، یازده نوع بازی را که برای رشد کودکان بسیار مهم است ، بررسی خواهیم کرد.

 

بازی چیست؟

 به عبارت ساده ، می توان بازی را فعالیتی داوطلبانه تعریف کرد که به طور فعال برای بدست آوردن لذت انجام می شود.
 بازی برای رشد کودکان بسیار مهم است ، زیرا به آنها مهارت خودآگاهی و مهارت های اجتماعی و حل مسئله را می‌آموزد، به آنها کمک می کند ذهن خود را راحت کرده و با دیگر بچه های هم سن خود ارتباط برقرار کنند. همچنین اعتقاد بر این است که به آنها کمک می کند مهارت های اصلی حرکتی مانند تعادل را یاد بگیرند و تمرکز خود را بهبود ببخشند که این بیشتر به یادگیری و فعالیتهای مدرسه کمک می کند.

انواع بازی:

1. بازی بی هدف (unoccupeid play)

 بازی بی هدف به عنوان کودکی که حرکات تصادفی مانند دست تکان دادن و لگد زدن در هوا انجام می دهد، توصیف می‌شود. اگرچه این حرکات تصادفی به نظر می رسند ، اما قطعاً نوعی بازی هستند. این نوع بازی معمولاً از نوزادی تا سه ماهگی انجام می‌شود.
مزایا:
 کشف حرکات و یادگیری به صورت تجربی در رابطه با هیجانات
 برای سایر مراحل بازی در آینده آماده می‌شود
مثال:
 حرکات تصادفی دست و پاها
 به ظاهر با هیچی مشغول بودن

 

2. بازی موازی ( parallel play)

 به طور معمول در کودکانی که یک یا دو سال سن دارند, دیده می‌شود.
 بازی موازی هنگامی انجام می شود که در کودکان کنار هم بازی می کنند ، اما تعامل محدودی دارند و به نظر می رسد کارهای خود را بدون درگیر کردن دیگران انجام می دهند.
 در حین بازی موازی ، کودکان ممکن است گاهی اوقات یکدیگر را مشاهده کرده و بر اساس آن تغییراتی در بازی خود ایجاد کنند ، اما سعی نمی کنند بر همسالان خود تأثیر بگذارند.
مزایا:
 معاشرت با کودکان همسن خودش را یاد می‌گیرد.
 مالکیت را درک می‌کند.
 نقش بازی کردن را یاد می‌گیرد.
مثال:
 به اشتراک گذاشتن یک اسباب بازی مشترک
 لباس پوشاندن و نقش بازی کردن
 ساخت قلعه های ماسه ای جداگانه در حالیکه با یک جعبه کار می‌کنند.

 

3. بازی تعاملی (Associative play )

 بازی تعاملی زمانی است که کودکان علاقه بیشتری به کودکان دیگر نشان می دهند و کمتر به اسباب بازی ها توجه می کنند.
 در حالی که به نظر می رسد کودکان درگیر تعامل با یکدیگر هستند ، هیچ قانون مشخصی برای بازی وجود ندارد و هیچ ساختار ، سازمانی یا هدف مشترک وجود ندارد.
 این شکل از بازی معمولاً در کودکانی که سه یا چهار سال دارند مشاهده می شود.
مزایا:
 افزایش معاشرت با سایر کودکان
 آموزش قوانین معاشرت
 آموزش به اشتراک گذاری
 رشد و توسعه زبان
 یادگیری مهارت حل مسئله و همکاری
مثال:
 کودکانی که با یک اسباب بازی، بازی می‌کنند.
 مبادله اسباب بازی
 فعالانه صحبت کردن و برقراری ارتباط با دیگران

 

4. بازی انفرادی/مستقل (Solitary / Independent play)

 بازی انفرادی معمولاً در کودکانی که دو یا سه سال دارند مشاهده می شود.
 در حین بازی انفرادی ، کودکان درگیر گرفتن اسباب بازی ها، بلند کردن و مشاهده اشیا هستند.
 آنها هیچ علاقه ای به کودکان دیگر در اطراف خود ندارند.
 بازی انفرادی برای کودکانی که هنوز مهارت های جسمی و اجتماعی را یاد نگرفته اند و ممکن است از در تعامل خجالتی باشند مهم است.
مزایا:
 اعتماد به نفس را یاد می‌گیرد.
 خودش تصمیماتش را می‌گیرد.
 رشد اطمینان و اعتماد از تعامل با دیگراش
 بهبود خلاقیت و تخیلاتش
 خودش چیزهای جدید یاد می‌گیرد.
 آرامش و تامل یاد می‌گیرد.
مثال:
 بازی کردن یک اتفاق خیالی
 بازی با اسباب بازی های جغجغه ای
 نقاشی یا خط خطی کردن

5. بازی دراماتیک /خیالی (Dramatic/fantasy play)

 در طول بازی خیالی ، کودکان اغلب موقعیت ها و افراد را تصور می کنند یا خود را در یک نقش خاص تصور می کنند و سپس آن سناریوهای خیالی را بازی می کنند.
 این نوع بازی به کودکان کمک می‌کند تا با زبان آزمایش کنند و احساساتشان را بازی کنند.
مزایا:
 افزایش کنجاوی فراتر از خودش
 پرورش تخیل و خلاقیت
 بهبود مهارت های زبانی
 بهبود مهارت حل مساله
 تشویق همدلی با دیگران
مثال:
 رول پلی
 صحبت با عروسک
 مراقبت و ابراز علاقه به حیوانات عروسکی

 

6. بازی تماشاگرانه (Onlooker play)

 گفته می شود که کودکان هنگامی که به طور فعال در بازی شرکت نمی کنند اما به شدت مشغول مشاهده سایر بازی های کودکان هستند، درگیر بازی تماشاگرانه می شوند.
 بیشتر در کودکان ۲ تا ۲ونیم سال دیده می‌شود، و آنها با مشاهده یاد می گیرند.
مزایا:
 با مشاهده یاد می‌گیرند.
 با گوش دادن و یادگیری، مهارت‌های زبان را یاد می‌گیرند.
مثال:
 علاقه شدید به تماشای بازی سایر کودکان اما شرکت نکردن با آنها

 

7. بازی رقابتی (Competitive play)

 بازی رقابتی زمانی است که کودکان یاد بگیرند بازیهای سازمان یافته را با قوانین مشخص و دستورالعمل های مشخص پیروزی و باخت انجام دهند.
 لودو ، مار و پله و فوتبال همه شکل بازی های رقابتی است.
مزایا:
 بازی با قوانین را می‌آموزند.
 یاد می‌گیرند تا منتظر نوبتشان بمانند.
 کار تیمی را یاد می‌گیرند.
مثال:
 بازی های تخته ای
 بازی های فضای باز مثل تنیس روی میز، بدمینتون و مسابقات

8. بازی مشارکتی (Cooperative play)
 با رشد کودکان ، مهارت های اجتماعی آنها رشد می کند و در نهایت یاد می گیرند که با یکدیگر همکاری کنند ، تعامل داشته و بازی کنند.
 بازی مشارکتی زمانی است که کودکان برای رسیدن به یک هدف مشترک به کار گروهی می پردازند.
مزایا:
 یاد می‌گیرند وسایلشان را به اشتراک بگذارند و هم بازیشان را درک کنند.
 مهارت‌های ارتباطی را توسعه می‌دهند.
 ارزش کار تیمی را می‌آموزند.
 بهبود اعتماد به نفس
مثال:
 باهم ساختن قلعه شنی

 

9. بازی نمادین (Symbolic play)

 بازی نمادین زمانی است که کودکان از اشیا برای انجام اعمال استفاده می کنند.
 پخش موسیقی ، نقاشی ، رنگ آمیزی و آواز خواندن همه اشکالی از بازی نمادین است.
مزایا:
 ابراز وجود
 کشف ایده های جدید
 احساسات مختلف را یاد گرفته و تجربه می‌کنند.
مثال:
 نقاشی
 آواز خواندن
 بازی با آلات موسیقی

 

10. بازی بدنی (Physical play)

 بازی بدنی نوعی بازی است که شامل درجاتی از فعالیت بدنی است.
مزایا:
 تشویق فعالیت بدنی
 بهبود مهارت هی حرکتی ظریف و درشت
مثال:
 دوچرخه سواری
 قایم موشک
 پرتاب توپ

 

11. بازی سازنده (Constructive play)

 هر نوع بازی که شامل ساختن یا کنار هم قرار دادن چیزی باشد، بازی سازنده نامیده می شود.
مزایا:
 برای رسیدن به یک هدف تمرکز می‌کند.
 به یادگیری برنامه ریزی و همکاری کمک می‌کند.
 ماندگاری را می‌آموزد.
 سازگاری را تشویق می‌کند.
مثال:
 کنار هم گذاشتن مکعب ها برای ساختن چیزی با جذابیت و زیبا
 ساختن قلعه شنی

  • گفتاردرمانی در گرگان
  • ۰
  • ۰

استقبال از تنوع عصبی: درک و حمایت از افراد در طیف اتیسم

     

معرفی طیف اوتیسم

اوتیسم، یک اختلال پیچیده عصبی رشدی، در سال‌های اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. همانطور که درک ما از اوتیسم تکامل یافته است، رویکرد ما نیز نسبت به پذیرش تنوع عصبی – شناخت و پذیرش تفاوت‌های عصبی – تکامل یافته است. با پرورش جامعه‌ای که برای افراد در طیف اوتیسم ارزش قائل است و از آنها حمایت می‌کند، می‌توانیم جهانی فراگیرتر ایجاد کنیم که از نقاط قوت و مشارکت منحصر به فرد هر فرد تجلیل شود. در این مقاله، اهمیت درک و حمایت از افراد در طیف اوتیسم و تأثیر پذیرش تنوع عصبی را بررسی خواهیم کرد.

 

استقبال از تنوع عصبی: تغییر در دیدگاه

استقبال از تنوع عصبی به معنای پذیرش این موضوع است که اوتیسم اختلالی نیست که باید درمان یا رفع شود، بلکه یک تنوع طبیعی از عصب‌شناسی انسان است. این امر مستلزم شناخت نقاط قوت و دیدگاه‌های منحصربه‌فردی است که افراد در طیف اوتیسم برای جامعه ما به ارمغان می‌آورند. با تغییر دیدگاه خود، می‌توانیم کلیشه‌ها و پیشداوری‌ها را به چالش بکشیم و محیطی فراگیر ایجاد کنیم که به مشارکت همه افراد ارزش می‌دهد.

درک اوتیسم: شکستن موانع

برای پذیرش واقعی تنوع عصبی، درک ویژگی های اصلی اوتیسم حیاتی است. ما باید چالش هایی را که افراد در این طیف در زمینه هایی مانند تعامل اجتماعی، ارتباطات و پردازش حسی با آن مواجه هستند، بشناسیم. با آموزش خودمان در مورد اوتیسم، می‌توانیم موانع را از بین ببریم و همدلی را تقویت کنیم و شبکه‌ای حمایتی ایجاد کنیم که به افراد در طیف اوتیسم اجازه می‌دهد تا پیشرفت کنند.

ایجاد جوامع فراگیر: پشتیبانی و پذیرش

حمایت از افراد در طیف اوتیسم مستلزم ایجاد جوامع فراگیر است که حمایت و پذیرش لازم را ارائه می کنند. این شامل ترویج محیط‌های قابل دسترس، هم فیزیکی و هم اجتماعی است که حساسیت‌های حسی و تفاوت‌های ارتباطی را در خود جای می‌دهد. با ارائه منابع، خدمات و امکانات مناسب، می‌توانیم افراد طیف را برای مشارکت کامل در آموزش، اشتغال و فعالیت‌های اجتماعی توانمند کنیم.

حمایت و آگاهی: تقویت صداها

حمایت و آگاهی نقش مهمی در پذیرش تنوع عصبی و حمایت از افراد در طیف اوتیسم ایفا می کند. با تقویت صدای مدافعان اوتیسم، می‌توانیم درک را ارتقا دهیم، کلیشه‌ها را به چالش بکشیم و تغییرات مثبت را تحت تأثیر قرار دهیم. گوش دادن به تجربیات زیسته افراد در این طیف و مشارکت دادن آنها در فرآیندهای تصمیم گیری که بر زندگی آنها تأثیر می گذارد ضروری است.

همکاری و آموزش : ساختن ارتباط مستحکم

همکاری بین ذینفعان مختلف، از جمله خانواده ها، مربیان، متخصصان مراقبت های بهداشتی و سیاست گذاران، در ایجاد یک شبکه حمایتی برای افراد در طیف اوتیسم ضروری است. با همکاری یکدیگر می‌توانیم سیستم‌های آموزش فراگیر را توسعه دهیم، فرصت‌های شغلی را ارتقا دهیم و از سیاست‌هایی دفاع کنیم که از حقوق و منزلت افراد در طیف حمایت می‌کنند. برنامه‌های آموزش و آگاهی نیز می‌توانند به کاهش انگ و تقویت پذیرش در جوامع کمک کنند.

 

استقبال از تنوع عصبی یک مفهوم قدرتمند است که ما را تشویق می کند تا از نقاط قوت و دیدگاه های منحصر به فرد افراد در طیف اوتیسم تجلیل کنیم. با درک اوتیسم، ایجاد جوامع فراگیر، حمایت از تغییر و همکاری در بخش‌های مختلف، می‌توانیم جامعه‌ای بسازیم که از همه افراد حمایت می‌کند و برای آنها ارزش قائل است. بیایید تنوع عصبی را در آغوش بگیریم و به سمت جهانی تلاش کنیم که زیبایی تفاوت های انسانی را قدردانی کند و اطمینان حاصل شود که هر فردی فرصت رشد و دستیابی به پتانسیل کامل خود را دارد.

 

نقاط قوت افراد در طیف اوتیسم:

افراد در طیف اوتیسم اغلب دارای قدرت ها و استعدادهای استثنایی هستند. برخی ممکن است توجه قابل توجهی به جزئیات، حافظه استثنایی یا توانایی منحصر به فرد در تفکر در الگوها و سیستم ها داشته باشند. با شناخت و پرورش این نقاط قوت، می‌توانیم به افراد در این طیف کمک کنیم تا در زمینه‌هایی مانند علم، فناوری، مهندسی، هنر و ریاضیات (STEAM) برتری پیدا کنند و به روش‌های معناداری به جامعه کمک کنند.

رویکردهای شخص محور:

استقبال از تنوع عصبی به معنای اتخاذ رویکردهای شخص محور است که نیازها، ترجیحات و اهداف فرد را در اولویت قرار می دهد. این شامل پشتیبانی و مداخلات متناسب با نقاط قوت و چالش های منحصر به فرد هر فرد است. با اتخاذ رویکردهای منعطف و فردی، می‌توانیم افراد مبتلا به اوتیسم را توانمند کنیم تا زندگی خودگردانی داشته باشند و انتخاب‌هایی داشته باشند که با آرمان‌هایشان همسو باشد.

پشتیبانی همتایان و ارتباطات اجتماعی:

انزوای اجتماعی چالش رایجی است که افراد در طیف اوتیسم با آن مواجه هستند. برای ترویج شمول، تقویت ارتباطات اجتماعی و فراهم کردن فرصت‌هایی برای حمایت همتایان بسیار مهم است. ابتکاراتی مانند برنامه‌های مربیگری، گروه‌های اجتماعی و فعالیت‌های تفریحی فراگیر می‌توانند به افراد در این طیف کمک کنند تا روابط معناداری ایجاد کنند، مهارت‌های اجتماعی را توسعه دهند و حس تعلق را ایجاد کنند.

اشتغال و شمول محل کار:

ایجاد مکان های کاری فراگیر برای افراد دارای طیف اوتیسم برای دسترسی به فرصت های شغلی معنادار ضروری است. کارفرمایان می‌توانند فرآیندهای استخدام را تطبیق دهند، امکانات رفاهی را فراهم کنند و یک محیط کاری حمایتی را که تنوع را در بر می‌گیرد، ایجاد کنند. با شناخت و استفاده از مهارت ها و دیدگاه های منحصر به فرد افراد در طیف، کسب و کارها می توانند از افزایش نوآوری و بهره وری بهره مند شوند.

آموزش مادام العمر و حمایت از انتقال:

استقبال از تنوع عصبی به معنای درک این موضوع است که افراد در طیف اوتیسم در طول زندگی خود به یادگیری و رشد ادامه می دهند. انتقال از مدرسه به بزرگسالی می تواند به ویژه چالش برانگیز باشد. با ارائه پشتیبانی جامع انتقال، از جمله آموزش حرفه‌ای، مهارت‌های زندگی مستقل، و فرصت‌های آموزشی مداوم، می‌توانیم اطمینان حاصل کنیم که افراد در این طیف ابزارهای مورد نیاز برای انتقال موفقیت‌آمیز به بزرگسالی را دارند.

تحقیقات و پیشرفت‌های مداوم:

تحقیقات و پیشرفت‌های مداوم در زمینه اوتیسم برای تعمیق درک ما و بهبود حمایت از افراد در این طیف بسیار مهم است. با سرمایه گذاری در تحقیقات، می توانیم استراتژی ها، مداخلات و فناوری های جدیدی را کشف کنیم که زندگی افراد مبتلا به اوتیسم را بهبود می بخشد. حمایت از سازمان‌ها و طرح‌هایی که تحقیقات اوتیسم را ترویج می‌کنند و از شیوه‌های مبتنی بر شواهد حمایت می‌کنند، مهم است.

مداخله و تشخیص اولیه:

مداخله زودهنگام در حمایت از افراد در طیف اوتیسم بسیار مهم است. تشخیص به موقع امکان اجرای مداخلات و درمان های مناسب را فراهم می کند که می تواند نیازهای خاص را برطرف کند و توسعه را ارتقا دهد. با افزایش آگاهی در مورد علائم اولیه اوتیسم و حمایت از خدمات تشخیصی در دسترس، می توانیم اطمینان حاصل کنیم که افراد در اسرع وقت حمایت مورد نیاز خود را دریافت می کنند.

حمایت و توانمندسازی خانواده:

خانواده ها نقشی حیاتی در زندگی افراد در طیف اوتیسم دارند. ارائه حمایت و منابع به خانواده ها برای رفاه آنها و فرد مبتلا به اوتیسم ضروری است. برنامه‌های آموزشی والدین، گروه‌های حمایتی، و دسترسی به اطلاعات و خدمات می‌توانند خانواده‌ها را برای عبور از چالش‌های مرتبط با اوتیسم و حمایت مؤثر از عزیزانشان توانمند کنند.

آموزش و شمول در مدارس:

آموزش فراگیر کلید پذیرش تنوع عصبی و حمایت از افراد در طیف اوتیسم است. مدارس باید برای ایجاد محیط های فراگیر که نیازهای متنوع دانش آموزان مبتلا به اوتیسم را برآورده کند، تلاش کنند. این شامل ارائه تسهیلات لازم، تقویت درک و پذیرش در میان همسالان، و ارتقای یکپارچگی اجتماعی از طریق برنامه‌های حمایت از همتایان و شیوه‌های کلاس درس فراگیر است.

رسیدگی به سلامت روان و شرایط همزمان:

افراد در طیف اوتیسم ممکن است بیشتر مستعد چالش‌های سلامت روان و شرایط همزمان مانند اضطراب، افسردگی و اختلال بیش‌فعالی کمبود توجه (ADHD) باشند. پرداختن به این شرایط از طریق حمایت و مداخلات مناسب سلامت روان بسیار مهم است. با حصول اطمینان از دسترسی به خدمات سلامت روان و ارتقای رفاه روانی، می‌توانیم کیفیت کلی زندگی را برای افراد در این طیف افزایش دهیم.

ایجاد مشارکت در جامعه:

همکاری بین سازمان های اجتماعی، ارائه دهندگان خدمات و مؤسسات آموزشی در ایجاد یک شبکه پشتیبانی جامع حیاتی است. با ایجاد مشارکت، اشتراک منابع و هماهنگی تلاش‌ها، می‌توانیم یک سیستم پشتیبانی یکپارچه ایجاد کنیم که به نیازهای مختلف افراد در طیف اوتیسم در حوزه‌های مختلف زندگی پاسخ می‌دهد.

حمایت از تغییرات خط مشی:

حمایت نقش مهمی در ایجاد تغییرات سیاستی ایفا می کند که شامل و حمایت از افراد در طیف اوتیسم را ترویج می کند. با حمایت از قوانینی که از حقوق و رفاه افراد مبتلا به اوتیسم حمایت می کند، می توانیم بر تغییرات سیستمی تأثیر بگذاریم که دسترسی به مراقبت های بهداشتی، آموزش، فرصت های شغلی و خدمات اجتماعی مناسب را تضمین می کند.

ارتقاء آگاهی و پذیرش عمومی:

کمپین ها و ابتکارات آگاهی عمومی در تقویت درک، پذیرش و گنجاندن افراد در طیف اوتیسم بسیار موثر است. با از بین بردن افسانه ها و کلیشه ها، ترویج تصویرهای مثبت و به اشتراک گذاشتن داستان های موفقیت و انعطاف پذیری، می توانیم جامعه ای ایجاد کنیم که از تنوع و نقاط قوت افراد مبتلا به اوتیسم تجلیل شود.

پذیرش تنوع عصبی و حمایت از افراد در طیف اوتیسم نیازمند یک رویکرد چند وجهی است که شامل مداخله زودهنگام، حمایت خانواده، آموزش فراگیر، مراقبت از سلامت روان، مشارکت اجتماعی، حمایت از سیاست و آگاهی عمومی است. با همکاری یکدیگر، می‌توانیم جهانی بسازیم که برای افراد در طیف اوتیسم ارزش قائل شده و آنها را توانمند می‌سازد و آنها را قادر می‌سازد تا زندگی رضایت بخشی داشته باشند و کمک‌های معناداری به جامعه داشته باشند.

 

مطالب مرتبط با ” استقبال از تنوع عصبی : درک و حمایت از افراد طیف اوتیسم ” :

تازه های دنیای اوتیسم

تشخیص اختلال اوتیستیک

راهبرد های درمان اتیسم

نشانه های اتیسم

مشکلات بازی در کودکان اتیسم

با ما همراه باشید :

Telegram

Instagram

  • گفتاردرمانی در گرگان